امین ریزباف: آلبوم «من خود آن سیزدهم» با صدای محسن چاوشی تا نیمه دوم مهرماه سال جاری راهی بازار موسیقی کشور خواهد شد.

چاوشی در گفتگو با خبرنگار موسیقی ایرانیان با اعلام این خبر، گفت: «نیمه دوم مهر ماه آلبوم «من خود آن سیزدهم» را به شما عزیزانم تقدیم میکنم. این اثر با اشعاری از شاعران بزرگ ایران زمین، حضرت مولانا، وحشی بافقی، استاد شهریار، خیام نیشابوری و بابا طاهر عریان و با تنظیم بنده٬ کوشان حداد، شهاب اکبری و امیر جمال فرد منتشر خواهد شد. استارت این آلبوم قبل از آلبوم «یه شاخه نیلوفر» زده شده و بنا به دلایلی تا به امروز پخش نشده است.»

در نهایت باید تا زمان انتشار «من خود آن سیزدهم» منتظر بمانیم و ببینیم چاوشی با اشعار کلاسیک شاعران بزرگ ایران چه هنرنمایی کرده است، سالانه شاید ده ها و صدها بار اشعار کلاسیک توسط خوانندگان موسیقی سنتی ما اجرا می شوند و با اینکه اینان داعیه ی جدی بودن و هنری بودن موسیقی شان را دارند ولی آثار زیادی در آلبوم های موسیقی دستگاهی ما بخصوص در چند ساله اخیر پیدا نمی شود که ذره ای احساس و خلاقیت در آن دیده شود، بیشتر کارها تکراری و ساده و عاری از هر گونه احساس و دغدغه هستند، حال باید دید موسیقی پاپ ما با روی کردن شامهره ی خود یعنی محسن چاوشی می تواند در حوزه ی هنر نسبتا جدی هم خودی نشان دهد یا خیر. این اتفاق در حالی صورت می گیرد که سالهاست اهالی موسیقی سنتی به هر دلیل درست یا غلط اهالی پاپ را جدی نمی گیرند و آثارشان را هنر به حساب نمی آورند.

شاید چاوشی بتواند این بار از موجودیت و هویت موسیقی پاپ دفاع کند و نشان دهد که ملودی های احساسی و قدرتمندی که در چهار چوب موسیقی پاپ خلق می کند می تواند زیبایی اشعار کلاسیک را حتی برتر و بهتر از موسیقی سنتی امروزه به مخاطب ارائه دهد.

دریافت پوستر اینتروی سایت :
سایز بزرگ HD
سایز خوب

سلام دوستان...!!می خواستم یک مطلب خیلی مهم را بگم!!

درباره محسن چاوشی و آهنگ ژاکت...

محسن چاوشی از جمله ای که پشت کاور آلبوم ژاکت نوشته شده و در خود آلبوم هم به صورت کلمه اومده و در آلبومش آهنگ ژاکت این جمله را خوانده.

 برای بعضیا پیش اومده که منظورش چی بوده و...!! 

من در این پست منظور محسن چاوشی رو از این جمله با زبان خود محسن چاوشی قرار دادم .

پاییز که می شد دلم شور می زد ، می ترسیدم ژاکت یکی از همکلاسیهایم را

پوشیده باشم

بله جمله ای از محسن چاوشی عزیز که بعد از چاپ اون خیلی ها دوست دارند

بدونن که دقیقا منظور محسن عزیز از این جمله چی بوده.

محسن عزیز در این جمله اشاره داره به جنگ تحمیلی و مسائلی که در پی داشت

یکی از این مسائل همین دوستی بین مردم بود که همیشه در هر زمانی

سعی شده در سختی ها به همدیگه کمک کنن مثل همون زمان جنگ که

کمبود خیلی از وسایل باعث شده بود مردم سختی زیادی رو تحمل کنن

خوب اون زمان هم که بچه ها یکی از نیازهاشون لباس بود مخصوصا تو فصل سرما،

وقتی هدیه ای بهشون میرسید خوشحالی زیادی رو برای اونا به همراه داشت

اما خیلی ها کمی ترس و خجالت داشتن از اینکه ممکنه همون لباسی که تنشونه

واسه همون همکلاسی و دوستشون باشه که همدیگرو می بینن و همین...

البته هرکسی میتونه هر برداشتی از این جمله داشته باشه و این خیلی خوبه

امیدواریم که سختی ها تموم بشن اما اگر زمانی سختی سراغمون اومد

اگه از دست همه خسته شدم
به تو که بدجوری وابسته شدم

به تو که نمی تونم راست نگم
به چشات هرچی دلم خواست نگم

توی دست تو اسیری خوبه
جونم و ازم بگیری خوبه

با این که کوهه دردم ، با این غم زیاده
همین که با تو باشم ، از سرمم زیاده

وقتی لبات بخنده ، چشات که شاد باشن
انگاری که تو دنیا ، نقل و نبات می پاشن

با این که کوهه دردم ، با این غم زیاده
همین که با تو باشم ، از سرمم زیاده

به دلم میگم که مغرور نشه
با تو باشه از دلت دور نشه

نون مجنون که آب جور کردم
من که دنیا رو ازت پر کردم

کم نکن سایه تو و از روی سرم
با تو که باشم از عالم بدرم

وقتی لبات بخنده ، چشات که شاد باشن
انگاری که تو دنیا ، نقل و نبات می پاشن

با تو همیشه خوبم یه روزه بی غروبم
با اینکه دردمندم دلم می خواد بخندم

با این که کوهه دردم ، با این غم زیاده

همین که با تو باشم ، از سرمم زیاده

متن اصلی شعر لولای شکسته که بنابه دلایلی نامعلوم موردقبول واقع نشد واجبارا بازنویسی شد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

همیشه منتظرت هستم

آهنگ بسیار قشنگ از محسن چاوشی!

توی این خونه پوسیدم خدایا

مگه دیوار اینجا در نداره

چقدر باید تحمل کرد بی عشق

مگه دنیا درو پیکر نداره

چشام کم سو شد از بس گریه کردم

نمی دونم کی از این خونه میرم

دارم می پوسم و چشم انتظارم دارم می میرم و از رو نمیرم

هی سر به راه تر هی سر به زیر تر

هی گوشه گیر تر

هر لحظه خسته تر

هر لحظه تلخ تر هر لحظه دیر تر

دنیای من تویی دنیا ولی میگن زندون مومنه

آخه چه جوری از خیر تو بگذرم

این غیر ممکنه

درست از اولین باری که رفتی درست از اولین باری که مردم

درست از آخرین برگی که باختی درست از آخرین دستی که بردم

درست از روز اول رفته بودی همون روزی که من از دست رفتم

عزیزم عشق تو بن بست من بود منم تا آخر بن بست رفتم